کد مطلب:152194 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:177

نذورات حضرت ابوالفضل را به طلبه ها بدهید
عالم گرانقدر و فقیه فرزانه، آیة الله حاج سید عبدالكریم موسوی اردبیلی این قضیه را از مرحوم پدرشان، حجة الاسلام والمسلمین آقای سید عبدالرحیم موسوی قدس سره نقل كرده اند:

مرحوم پدر، نسبت به خاندان عصمت و طهارت علیه السلام ارادت خاصی داشت. وی اكثرا به روضه خوانها بعد از خواندن روضه، تذكراتی می داد كه مثلا این خبر درست نیست یا چرا بدون مطالعه منبر می روید؟ به گونه ای كه روضه خوانها وقتی وارد مجلسی می شدند، اگر می دیدند پدرم در آن مجلس تشریف دارد ناراحت می شدند، چون او گاهی طاقت نمی آورد كه روضه های بی سند را بپذیرد، و لذا از همان پایین


منبر اعتراض می نمود و تذكر می داد. [1] .

خلاصه، بعضی از روضه خوانها از دست ایشان ذله شده بودند و می گفتند: خدا كند سید عبدالرحیم در مجلس نباشد! فی المثل، گاهی روضه خوانی می گفت: «جا داشت حضرت زینب علیهاالسلام چنین می گفت»، او از پایین منبر می گفت: «نه جا نداشت»!

ولی عجیب آنكه درباره ی روضه ی حضرت قمر بنی هاشم، ابوالفضل العباس علیه السلام، چیزی نمی گفت و جرئت نداشت چیزی بگوید!

آیة الله اردبیلی می فرماید: روزی به پدرم گفتم شما راجع به دیگران با جرئت می گویید كه اینجا درست نیست یا صلاح نیست این طور روضه بخوانید؛ ولی هر وقت اسم مبارك حضرت قمر بنی هاشم علیه السلام می آید، جرئت نمی كنید چیزی بگویید! سر آن چیست؟!

پدرم فرمودند: برادری به نام سید علی اكبر داشتم، یك سال با هم برای زیارت عتبات رفتیم. مردم نذورات زیادی به ما داده بودند كه داخل ضریح مطهر حضرت ابوالفضل علیه السلام بیندازیم. من در صحن مطهر حضرت عباس علیه السلام گفتم: شما پولها را در ضریح می اندازید و معلوم نیست كه خدمه با آنها چه می كنند. اینها را توی جیب بگذارید و یك طوافی بكنید و بعد به طلبه ها بدهید.

من پیش خود فكر می كردم كه این راه، شرعی است. اما پس از آنكه این سخن را در صحن مطهر گفتم و سپس داخل حرم شدیم تا اذن دخول بخوانیم، دیدم زبانم بند آمده است و نمی توانم اذن دخول بخوانم! اخوی هم از وضع من خبر نداشت.


بالأخره قطع پیدا كردم كه زبانم بند آمده است و نمی توانم صحبت بكنم. لذا آمدم و با اشاره به اخوی گفتم كه جواهرات را داخل ضریح بیندازد. وقتی همه ی نذورات را داخل ضریح ریخت، زبانم باز شد.

من خودم این ماجرا را در حرم مطهر حضرت قمر بنی هاشم علیه السلام مشاهده كردم، لذا پسرم، مواظب باش با مطالب مربوط به آن حضرت كاری نداشته باشی! [2] .


[1] اي كاش در زمان حاضر نيز عده اي همچون آن بزرگوار بودند، تا بعضي از خوش صدايان به نام مداح و مرثيه خوان، تخيلات خود را به عنوان ذكر اهل بيت رضوان الله تعالي عليه نخوانند! و اين گونه مجالس وبال گردن ذاكر و مستمع و باني نگردد.

[2] چهره ي درخشان ج 1، ص 494.